صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 8178
تعداد نوشته ها : 10
تعداد نظرات : 2
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

 پرنده‌ای‌ به‌ رسالت‌ مبعوث‌ شد

خداوند گفت: دیگر پیامبری‌ نخواهم‌ فرستاد، از آن‌گونه‌ که‌ شما انتظار دارید؛ اما جهان‌ هرگز بی‌پیام‌بر نخواهد ماند؛ و آن‌گاه‌ پرنده‌ای‌ را به‌ رسالت‌ مبعوث‌ کرد. پرنده‌ آوازی‌ خواند که‌ در هر نغمه‌اش‌ خدا بود. عده‌ای‌ به‌ او گرویدند و ایمان‌ آوردند.

و خدا گفت: اگر بدانید، حتی‌ با آواز پرنده‌ای‌ می‌توان‌ رستگار شد.  

خداوند رسولی‌ از آسمان‌ فرستاد. باران، نام‌ او بود. همین‌ که‌ باران، باریدن‌ گرفت، آنان‌ که‌ اشک‌ را می‌شناختند، رسالت‌ او را دریافتند، پس‌ بی‌درنگ‌ توبه‌ کردند و روحشان‌ را زیر بارش‌ بی‌دریغ‌ خدا شستند.  

خدا گفت: اگر بدانید با رسول‌ باران‌ هم‌ می‌توان‌ به‌ پاکی‌ رسید.  

خداوند پیغامبر باد را فرستاد، تا روزی‌ بیم‌ دهد و روزی‌ بشارت. پس‌ باد روزی‌ توفان‌ شد و روزی‌ نسیم‌ و آنان‌ که‌ پیام‌ او را فهمیدند، روزی‌ در خوف‌ و روزی‌ در رجا زیستند.  

خدا گفت: آن‌ که‌ خبر باد را می‌فهمد، قلبش‌ در بیم‌ و امید می‌لرزد و قلب‌ مؤ‌من‌ این‌ چنین‌ است.


خدا گلی‌ را از خاک‌ برانگیخت، تا «معاد» را معنا کند. 
 

و گل‌ چنان‌ از رستخیز گفت‌ که‌ از آن‌ پس‌ هر مؤ‌منی‌ که‌ گلی‌ را دید، رستاخیز را به‌ یاد آورد.
خدا گفت: اگر بفهمید، تنها با گُلی‌ قیامت‌ خواهد شد. 
 

خداوند یکی‌ از هزار نامش‌ را به‌ دریاگفت. دریا بی‌درنگ‌ قیام‌ کرد و سپس‌ چنان‌ به‌ سجده‌ افتاد که‌ هیچ‌ از هزار موج‌ او باقی‌ نماند. مردم‌ تماشا می‌کردند، عده‌ای‌ پیام‌ دریا را دانستند، پس‌ قیام‌ کردند و چنان‌ به‌ سجده‌ افتادند، که‌ هیچ‌ از آنها باقی‌ نماند.  

خدا گفت: آن‌ که‌ به‌ پیغمبر آب‌ها اقتدا کند، به‌ بهشت‌ خواهد رفت.  

و به‌ یاد دارم‌ که‌ فرشته‌ای‌ به‌ من‌ گفت: جهان‌ آکنده‌ از فرستاده‌ و پیغمبر و مرسل‌ است، اما همیشه‌ کافری‌ هست‌ تا باران‌ را انکار کند و با گُل‌ بجنگد، تا پرنده‌ را دروغگو بخواند و باد را مجنون‌ و دریا را ساحر.


اما هم‌ امروز ایمان‌ بیاور که‌ پیغمبر آب‌ و رسول‌ باران‌ و فرستاده‌ باد برای‌ ایمان‌ آوردن‌ تو کافی‌ است...

 ‌عرفان‌ نظرآهاری‌

دسته ها : تفکر
سه شنبه بیستم 12 1387

شخصی از پروردگار درخواست نمود به او بهشت و جهنم را نشان دهد خداوند پذیرفت و او را وارد اتاقی نمود که مردم در اطراف یک دیگ بزرگ غذا نشسته بودند. همه گرسنه و نا امید و در عذاب بودند. هر کدام قاشقی داشتند که به دیگ میرسید ولی دسته قاشقها بلند تر از بازوی آنها بود بطوریکه نمی توانستند قاشق را به دهانشان برسانند، عذاب آنها وحشتناک بود. آنگاه خداوند به او گفت اینک بهشت را به تو نشان میدهم، او به اتاق دیگری که درست مانند اتاق اولی بود وارد شد. دیگ غذا، جمعی از مردم و همان قاشق های دسته بلند. ولی در آنجا همه شاد و سیر بودند. آن مرد گفت: نمی فهمم چرا مردم در اینجا شادند در حالیکه شرایط با اتاق بغلی یکسان است؟ خداوند تبسمی کرد و گفت: خیلی ساده است، در اینجا آنها یاد گرفته اند که یکدیگر را تغذیه کنند. هر کسی با قاشقش غذا دهان دیگری میگذارد چون ایمان دارد کسی هست غذا در دهانش بگذارد.

دسته ها : تفکر
سه شنبه بیستم 12 1387

9 دستور براى خوشبختى در ازدواج (1)

مرد و دریا

موفقیت در زندگى و ایجاد یک کانون آرامش و با صفا که در آن زن و شوهر و فرزندان بتوانند از زندگى خود حداکثر بهره را ببرند ، مستلزم انجام دستوراتی است که جهت راهنمائى شما کاربران عزیزبه به نه دستور سعادت بخش ‍ اشاره مى کنیم . در این مقاله به 5 مورد و در مقاله ی بعد 4 مورد دیگر را ذکر خواهیم کرد :

1- نظم و ترتیب 

(( اوصیکما و جمیع ولدى واهلى و من بلغه کتابى بتقوى االله و نظم امرکم . ))

حضرت على علیه السلام در وصیتنامه خود به امام حسن و امام حسین فرمود: شما و تمام فرزندان و خانواده و هرکه نوشته من به او مى رسد ، همه را به تقوى الهى و نظم در کار وصیت مى کنم .(1)

موفقیت در زندگى به نظم است ، اگر با نظم و ترتیب و مدیریت صحیح که در روایات به تقدیر المعیشة تعبیر شده است ، توجه کنیم ، بسیارى از مشکلات و کمبودها کمرنگ مى شود.

نبودن نظم و ترتیب و بى حساب و بى اندازه کار کردن ، معنایش هدر دادن نیروهاست .چه بسا خانواده اى که با داشتن چند تا خدمتکار و وسائل متعدد رفاهى ، هنوز نتوانسته اند خانه را اداره کنند و از به هم ریختن اوضاع شکایت دارند.

یکى از امتیازات زن ، عقل معاش داشتن است ، یک بانوى شایسته باید بداند ضروریات زندگى چیست ؟ چه چیزهائى از نظر اهمیت در رتبه دوم یا سوم مى باشد.وگرنه هر چقدر هم که در آمد بالا باشد اگر براساس بى نظمى و هوس و بدون کنترل خرج شود ، نه تنها رفع نیاز نمى کند که باعث افراط و تفریط و غم و غصه دائمى خواهد شد.بسیارند کسانى که اگر به آنها مبلغى داده شود نمى دانند چگونه با آن زندگى را بگردانند.

2- اعتماد و خوش گمانى

زندگى احتیاج به اعتماد و خوش گمانى دارد ، گرچه گمان نیک ، نسبت به مسلمانان همیشه لازم است و قرآن مجید مى فرماید: (( اجتنبوا کثیرا من الظن ان بعض الظن اثم و لا تحبسسوا. ))

از بسیارى از گمان ها اجتناب کنید ، برخى از گمان ها گناه است ، تجسس ‍ نکنید.(2)

در یک زندگى مشترک و خانواده ، مرد و زن باید کمال خوش بینى و اعتماد را داشته باشند و در راه تقویت این صفت بکوشند.

عشق

3- دین اسلام ، دین پاکیزگى و زیبائى است .

حضرت رضا علیه السلام فرمود:

بوى بد را از خود با آب دور کنید و خود را تمیز کنید ، همانا خداوند از کسانى کثیف هستند ناخشنود است .(4)

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند زیبائى و آراستن را دوست مى دارد.(5)

آرى در دین اسلام آنقدر به پاکیزگى اهمیت داده شده است که اگر بخواهیم احادیث مربوط به آن را بیاوریم از حوصله ی این مقاله بیرون خواهد بود.مرورى گذرا بر احکام حیات بخش نشان مى دهد که تاءکید بر روى پاکیزگى و تمیزى در هیچ مذهب و آئینى مثل اسلام نبوده است.

یک مرد و یا بانوى موفق ، همواره سعى مى کند که خود و فرزندان و لباس و خانه و اثاث آن را زیبا و تمیز نگه دارد ، تا صفاى زندگى با تمیزى و زیبائى افزایش یابد ، انسان خود به خود مشتاق زیبائى و تمیزى است و از آن لذت مى برد ، در اینجا خوب است این حدیث شریف رااضافه مى کنیم که امام باقر علیه السلام فرمود:

زنها دوست دارند مردها را به همان گونه آراسته ببیند که مردها دوست دارند زنها را آنگونه آراسته ببینید.(6)

4- گذشت و تفاهم ، لازمه موفقیت در ازدواج است .

اگر کسى در خانه اى تنها باشد ، آزاد است که با صداى بلند کتاب بخواند ، هر کجا که خواست بخوابد ، به هر قسمت که خواست برود ، هر چیزى را هر کجا که خواست قرار دهد ، اتاق را گرم کند یا نکند ، لباس بپوشد یا نپوشد ، هر لباسى را که خواست انتخاب کند.

اما اگر در آن خانه یک نفر دیگر هم هست ، آزادی هاى او محدود مى شود ، دیگر نمى تواند هر طور که مى خواست  صدا کند، بلکه باید مراعات دیگر را هم بنماید.

 اجتماع  دو نفرى(ازدواج) ، با تمام مزایائى که دارد ، لازمه آن محدودیت آزادی هاى فردى است .

اگر زن و یا شوهرى گمان کند که مى تواند بعد از ازدواج تنها به دلخواه خود عمل کند ، سخت در اشتباه است ، ازدواج طبعا یک نوع محدودیت را در خواسته ها ایجاد مى کند ، وقتى هماهنگى داراى آن همه امتیاز است ، طبعا مى بایست این محدودیت ها را پذیرفت تا به آن امتیازات رسید. هر کدام از زن و مرد باید شهامت گذشت و مدارا و صرف نظر از برخى خواسته ها را داشته باشند و هرگز نباید مثل دو آهن سرد باشند ، که هرگز با هم قابل تفاهم و اتحاد نیستند.

مرد هرگز نباید خود را صاحب و مالک زن و فرزند بداند و در خانه به استبداد حکومت کند و به سلیقه و نظریات افراد خانواده بى اعتنا باشد.

زن نیز نباید انتظار داشته باشد که اگر برخى از نظرات وى مورد قبول و انجام مرد قرار نگرفت بى تابى و بد اخلاقى پیشه کند و خلاف توقع او شود.

5- دیگران چگونه اند؟ 

بسیارى از کدورت ها براى افراد هوسران و نادان از آنجا شروع مى شود که برداشتى سطحى و ظاهرى از کیفیت زندگى دیگران نموده و آن را با خود مقایسه مى کنند و بالطبع وضع موجود یا همسر خودشان را پائین تر و دیگرى را بهتر مى یابند، آن وقت سردى و کدورت را به خاطر احساس عدم موفقیت ، شروع مى کنند.

در قضاوت عجله نکنید

آنچه قابل دقت است این است که در قضاوت عجله نکنید ، شیطان همواره سعى مى کند که شما را با حرص و طمع به آنچه ندارید آرزومند کند و آن را جلوه دهد و نسبت به همسر و زندگى خودتان دلسرد گرداند ، محبت ها و زیبائی ها و مسائل دیگرى که به طور مقطعى و گذرا از دیگرى مشاهده مى کنید به معنى دوام آن نمى باشد.

کانون زندگى را نباید با برخى برخوردها مقایسه کرد ، هر عیب و نقصى را نمى توان با چند تماس درک کرد ، به همراه هر کسى نکات منفى و مثبت فراوانى یافت مى شود ، شیطان ذهن شما را خراب نکند و سعادت خود را به خاطر هوس هاى ابلهانه خراب نکنید ، چه بسیار بوده اند جوانانى که با تصمیمات عجولانه و خیالات واهى و بهشت هاى موعود و پوچ به دام شیادانى افتاده اند که جز فساد و بدبختى نصیب آنها نگردیده است .

هیچ کس خوب مطلق و یا بد مطلق نیست ، و هیچکس هم از هر جهت با شما هماهنگ نخواهد بود ، زندگى لازمه اش اصطکاک و برخورد است که اگر بى تابى و کم حوصلگى در کار نباشد براى رشد و سعادت شما مفید نیز خواهد بود.

در مقاله ی بعد 4 مورد دیگر را که شامل " احساسات ، راه ایجاد محبت  " ، " احساس همدردى و غمخوارگى " ، " هرگز ناامید نباشید، عاقل باشید." و " سعادت دنیا و آخرت در گرو خوش اخلاقى است  " می باشد مورد بررسی قرار خواهیم داد

دسته ها : کمک
سه شنبه بیستم 12 1387
X